بعضی وقتها تا یه کم عرصه برما تنگ میشه فکر می کنیم بدبخت ترین آدم روی کره خاکی هستیم و دیگه از بدتر نمی شد که بشه. ولی بد نیست یادمون باشه "بسا کسا که به روز تو آرزومندند".
چند روز پیش یکی از افسر وظیفه های راهنمایی رانندگی اومده بود پیش ما!روزهای آخر خدمتش بود! بهش حسودیم می شد. از روی کنجکاوی پرسیدم شما شیفت کاریتون چند تا چنده؟ گفت 7 صبح تا 11 شب! از تعجب چشمام گرد شده بود؛ مثل آدمای وحشت زده آب دهنم رو قورت دادم و با کمی حس همدردی گفتم پس شما چه جوری زندگی می کنید؟! هنوز از اون جوابی که داد، مو به تنم راسته! گفت: من بیست ماهه که زندگی نکردم!!