ادامه خلاصه کتاب "یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم"

6- کارتی تهیه کنید و بر روی آن 5 نمونه رفتاری که شخص را وابسته می کند یادداشت نمایید. این رفتارها شامل موارد زیر هستند:
الف- خودنمایی، غرور، تکبر و خودپسندی
ب- تمایلات و حسادتها
ج- نفرت داشتن و کینه ورزیدن
د- فضولی در کارهای دیگران
ه- میل مفرط به تأیید و تبرئه خود
در پایان هر روز بررسی کنید و ببینید که آیا در آن روز تسلیم این گرایشات شده اید یا اینکه در برابر آنها مقاومت کرده اید.

7- شما با به کار بردن اصول سه گانهء زیر با خشم و عصبانیت خود مبارزه خواهید کرد:
الف- تنفس عمیق
ب- آهسته و کند کردن حرکات
ج- آهسته نمودن آهنگ و تن صدا

8- با عکس العملهای بیرونی بی صبری مبارزه کنید تا کم کم بی صبری را در خود از بین ببرید. این عکس العملها اغلب به صورت حرکت دست یا انگشتان، حرکات پا، حرکات تند دهان و چشمها، سریعتر نفس کشیدن و تند حرف زدن می باشند.

9- تمرین خونسردی کنید. بایستی علیه هر نوع عکس العمل بیرونی یا بروز نشانه هایی در صورت و صدا یا استفاده از کلمات اغراق آمیز مبارزه کرد.

10- برای موفق شدن، تلاشی شدید به مدت کوتاه کافی نیست، برعکس بایستی خود را وادار نمود تا در این تلاش پشتکار داشت.

11- برای آموزش اصول یاد شده، باید تمرین کرد. در این درس، 10 تمرین برای مسلط شدن بر خود مطرح شده است که یکی از تمرینها را به عنوان نمونه ذکر می کنم: به محلی بروید که سروصدای زیادی در آن وجود داشته باشد. در چنین شرایطی بدون آنکه حواستان به خاطر این سر و صدا پرت شود، خود را وادار سازید که چیزی را بخوانید و بفهمید.

12- تنها خواندن این اصول کافی نیست بلکه باید برنامه مدونی تهیه نمود و به آن عمل کرد. درابتدا ممکن است احساس کنید که این برنامه شما را کاملا احاطه نموده و دیگر وقت آزادی برایتان باقی نگذاشته و دائماً در حال سعی و تلاش هستید. اما بتدریج درخواهید یافت که و ضع راحت تر شده و تلاشهای شما طبیعی تر می شوند.

تسلط بر خود به شما اجازه می دهد تا بتوانید خوشبختی را در زندگی داخلی و احساسی و همچنین زندگی حرفه ای بیابید.
کلید موفقیت در دست شماست.

کتاب "یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم" نوشتهء پروفسور ار-اسپرینگر و ترجمه ساعد زمان می باشد. این کتاب شامل دوازده فصل است که در هر فصل یک درس برای نحوه تسلط بر خود را به شما آموزش می دهد. نویسنده کتاب تلاش کرده است که برای هر یک از درسها، تمرینهایی برای دستیابی به هدف مربوطه ارائه دهد. خلاصه دوازده درس این کتاب بدین شرح است:
1- تسلط بر خود یک توانایی مادرزادی نبوده و هر کسی می تواند آن را بدست آورد.
2- اگر چه غالباً عمل، فکر را دنبال می کند ولی برعکس این فکر است به دنبال عمل می آید.
3- با هر نوع بی خیالی مبارزه کنید. از هوسهای آنی پرهیز نموده و آنها را به تأخیر بیندازید. از هرگونه بیکاری دوری نموده و بیشتر کار کنید.
4- در مقابل تبلیغات، داده ها و دوستانتان مقاومت کنید. قبل از آنکه مو ضوعی را با دید منتقدانه خود بررسی کنید، آن را قبول نکنید. در ضمن با حواس پرتی روانی مبارزه کنید. سعی کنبد توجه خارجی و تمرکز درونی خود را تقویت نموده و آنها را رشد دهید.
5- کارتی تهیه کنید که 5 اصل مبارزه علیه بی خیالی، مبارزه با هوسهای آنی و زودگذر، مبارزه با بیکاری، مبارزه علیه تحت تأثیر قرار گرفتن و مبارزه با حواس پرتی را در آن یادداشت کنید و هر هفته توجه خود را معطوف به اجرای صحیح یکی از این اصول نمایید.


این مطلب ادامه دارد ...

پ.ن.: اصل کتاب به زبان غیر انگلیسی (فکر کنم ایتالیایی) است.

نمايندگان، طرح اصلاح قانون نظام وظيفه را ارائه مي‌كنند. باز هم بازیهای تبلیغاتی در بحبوحه انتخابات و باز هم سوژه سربازی. اصلا چه سوژه ای دم دست تر از سربازی که درد بی درمان جوانان این مملکت بوده، هست و خواهد بود. اصلا انگار این سربازی را آفریده اند تا دستمایه کارهای سیاسی باشد. یادم از آن حکایت آمد که بیماری با خاری در زخم به نزد حکیم آمد و حکیم زخم را مرهم نهاده و خار را دوباره بر زخم گذاشته و آن را بست. شاگرد از حکیم پرسید این چه حکمتی است و حکیم گفت اگر چنین نکنم او دوباره بازنگردد.
به حافظه مان که رجوع کنیم به یاد خواهیم آورد که در اواخر مجلس ششم، اصلاح طلبان برای گریز از فرجام محتومی که داشتند دست به دامان طرحهایی نظیر همین طرح اصلاح قانون سربازی شدند که البته عمرشان کفاف نداد تا به سرانجامش رسانند و بعید می دانم اگر عمرشان هم به مجلس بود این طرح را پی می گرفتند. اخیرا و در آخرین روزهای مجلس هفتم نمایندگان فعلی هم در تلاشند تا طرح اصلاح قانون سربازی را دستاویزی قرار دهند برای به دست آوردن دل جوانان و از دلشان مهمتر، رای آنان. البته به شخصه که آب از سر بنده گذشته ولی چشمم از این مجلس هم آب نمی خورد.
حالا بیایید سعی کنیم باز هم خام این طرح شویم و فرض کنیم که این طرح به تصویب برسد. با این فرض و با توجه به تجربیاتم در این زمینه، چند نکته راجع به طرح مذکور به ذهنم می رسد که عنوان کنم:
1- گفته شده "در حقوق ماهيانه سربازان متناسب با تحصيلات و درجات بين 30 تا 50 درصد حداقل حقوق كاركنان نيروهاي مسلح تامين خواهد شد و 100 درصد حق عائله مندي مشابه نيروهاي مسلح به سربازان متاهل داده خواهد شد." حتما شوخی می کنند یا خبر ندارند که حداقل حقوق و همچنین حق عائله مندي در نیروهای مسلح چقدر زیر خط فقر مطلق را نشانه گرفته است. توصیه اکید می کنم که سربازان عزیز خیلی جوگیر نشوند چون حقوقشان تغییر چندانی نخواهد کرد!
2- گفته شده "در صورت وجود مشمول مازاد و عدم نياز دفاعي و نظامي كشور مجاز به كاهش خدمت سربازي به كمتر از دو سال خواهند بود". معلوم نیست این نمایندگان در مجلس مشغول چه کاری هستند که از اوضاع و احوال مملکت اینقدر بی خبرند و نمی دانند که مدت سربازی سالهاست که به 20 ماه کاهش یافته است. احتمالا این بی اطلاعی از همان جهت است که هر چهار سال یکبار یاد این طرح می افتند.
3- گفته شده که "مشمولی كه پس از ازدواج، همسر او معلول شده باشد مي‌تواند از معافيت سربازي استفاده كند". فردای تصویب این طرح، نمودار درصد زنان معلول جامعه، با یک پالس شدید روبرو خواهد شد!
4- و باز گفته شده که "بسيجيان مشمول به طور قانوني مي‌توانند خدمت سربازي خود را از طريق سپاه انجام دهند". مگر زبانم لال تا به حال به صورت غیرقانونی این کار را انجام می دادند؟!

5 و 6 و 7 و 8 را شما بگویید.

مي گويند کار را بايد به دست کاردان سپرد و الحق که در زمينه مديريت ورزشگاه آزادي چه به جا و صحيح انتخاب شده است اين آقاي رييس! ايشان در اظهار لطفی نسبت به باشگاه استقلال، فرموده اند:

با توجه به سردي هوا و يخ بستن لوله‌هاي آب شرب و سرويسهاي بهداشتي ورزشگاه‌آزادي، تامين آب شرب و سرويسهاي بهداشتي امكان پذير نيست.
در نامه‌اي از "علي فتح‌الله زاده" خواستيم يا زمان ديدار تيم‌هاي استقلال تهران و ملوان بندرانزلي را به تعويق بيندازد و يا ديدار را بدون تماشاگر برگزار كند.
متن کامل خبر

هنوز آن دسته گل از این جناب يادمان نرفته بود که به خاطر ايشان اعضاي کادر فني باشگاه پرسپوليس نمي توانند در سالن کنفرانس مجموعه ورزشگاه آزادي مصاحبه کنند که به سبزه نیز آراسته فرمودند.
فقط دو تا سوال دارم از اين آقا. اول اينکه چطور در سرماي منفي سي چهل درجهء مسکو، هميشه مسابقات به خوبي و خوشي برگزار مي شود ولي به محض ظهور دو تکه ابر در آسمان تهران، هر گونه فعالیت در ورزشگاه آزادي بايد کان لم یکن تلقی بشود؟ ثانيا شما که سنگ پاي گرمابه را روسفيد کرده ايد چرا اعلام نمي کنيد که تماشاگران يک آفتابه آب به همراه داشته باشند؟

پ.ن. : این هم راه حل سازمان لیگ: "تماشاگران حتي الامكان به ورزشگاه نروند!"
و این هم راه حل فیروز کریمی: "تماشاگران پس از استفاده از سرويس هاي بهداشتي منازل خود عازم ورزشگاه شوند. "
اظهار نظر بازیکنان استقلال در این باره: ما به خاطر تيم ملي بازي نکرديم!

آبی پوشان تهران و اهواز امروز در چارچوب مسابقات لیگ برتر در حالی به مصاف هم میرن که به خاطر انتقال جنجالی فیروز کریمی از اون استقلال به این استقلال، اهوازیها آماده یک پذیرایی جانانه از فیروزخان هستند. فدراسیون فوتبال هم کم باهوش نیستا، شاه حسینی رو گذاشته به عنوان ناظر ویژه بازی که شاید یه کم تماشاگر(نما)ها رو بترسونه. ولی خبر بد واسه فدراسیون اینه که شاه حسینی دیروز (اول بهمن ماه) به سی سی یو منتقل شده و از اهواز رفتن خبری نیست. در پی اعلام این خبر، از سربازان نیروی انتظامی کنار نیمکت استقلال تهران، عاجزانه تقاضا داریم به منظور حفظ سلامتی چشمشان از کنار نیمکت مذکور فاصله بگیرند چون تماشاگرنماها که فقط تو اصفهان نیستند!

پ.ن. : بازی با نتیجه 2 بر 1 به نفع تهرانیها به اتمام رسید. جا داره که از تماشاگرنماهای اهوازی تشکر بشه که فیروز کریمی را فقط با پرتاب پوست پرتقال و نشان دادن اسکناس مورد عنایت قرار دادند.

خبرگزاری مهر ۱۳۸۶/۱۰/۱۹

علی کفاشیان تنها نامزد پست ریاست فدراسیون فوتبال با اخذ اکثریت آرا مجمع عمومی به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب شد و مهدی تاج نیز که تنها نامزد پست نایب رئیسی اول بود با اکثریت آرا و تایید مجمع به این عنوان دست یافت.

من هیچی نمیگم. قضاوت با دوستان!

پ.ن. : رای کمیته انضباطی هم اعلام شد. سه ماه محروميت از بازی خانگی، كسر پنج امتياز و 70 میلیون تومان جریمه نقدی براي سپاهان؛ پرسپوليس هم 2 میلیون جريمه نقدی و یک بازی بدون تماشاگر.
به نظر من سپاهان واقعا حقش بود.

یه روز توی روستا برف شروع کرد به باریدن. صبح که مردم از خواب پا شدند که برند سر کاراشون دیدند اه همه جا سفید شده! گفتند بریم بیرون ببینیم اگه کوچه ها بسته است نریم سر کار! ولی هرکی میومد تو کوچه میفهمید که این برف روب ِ روستاشون چه زحمتی کشیده. کوچه ها همه باز بودند. مردم هم راه افتادند رفتند سر کار. اون روز تا عصر همینجور داشت برف میومد. نونوا و قصاب و ... همه غصه شون این بود که چه جوری برگردند خونه، حتما این دفعه دیگه کوچه ها پر برف شده! اما غافل از اینکه اون برف روب، از صبح نذاشته یه دونه برف هم رو زمین بمونه. همه راحت رفتند خونه هاشون و دعا به جون برف روب کردند. کدخدای ده که دیده بود مردم از این برف روب خیلی خوششون اومده حسودیش شد. واسه اینکه یه کاری کرده باشه گفت چون فردا برف قراره بیاد هیچکی لازم نیست بره سرکار.
صبح فردا که مردم از خواب پا شدند دیدند هوا آفتابیه! واسه کدخدا خوب که نشد هیچ کلی هم بد شد! تازه کدخدا یه دسته گل دیگه هم آب داده بود اونم این که پاک کردن برف جاده های روستا رو که وظیفه اش بوده انجام نداده بود! اون بندگان خدایی هم که داشتند میومدند روستا، گاریهاشون تو راه گیر کرده بود مجبور شده بودند شب رو توی مسجدی که بین راه بود بخوابند.
تازه مردم روستا هم شب رو تو سرما گذروندند چون میگن هیزم کم اومده! مردم روستا هم اعتراض کردند گفتند که ما که تو جنگل زندگی می کنیم چرا باید هیزم نداشته باشیم؟ البته این اعتراضشون رو یواشکی گفتند که کدخدا نشنوه!

پ.ن. : اول نوشته بودم "برف پارو کن" ولی دیدم "برف روب" قشنگتره ویرایشش کردم. بیسوادی و هزار دردسر!

اگر دقت کرده باشید چند وقتی است که پروژه تخریب دولت در بین اصولگرایان کلید خورده. اول برنامه نود با حضور صفایی فراهانی که با تایید ضرغامی پخش شد که رییس دولت را متهم به دخالت در امور فدراسیون فوتبال نمود؛ بعد سخنرانی قالیباف در دانشگاه تربيت مدرس که طی آن به انتقاد شدید از دولت پرداخت و سپس رئیس پلیس امنیت اجتماعی که طرح مبارزه با بد حجابی را دستور مستقیم دولت عنوان کرد. جالب آنکه سایتهای خبری وابسته به اصولگرایان نیز که تا پیش از این، حمایت گسترده ای از دولت داشتند تمام اخبار مذکور را با آب و تاب فراوان نقل می کنند.
به نظر می رسد اصولگرایان پروژه عبور از احمدی نژاد را آغار کرده اند. خلاصه اگر سال 88 کاندیدای ریاست جمهوری اصولگرایان کس دیگری بود تعجب نکنید و هیچ بعید نیست که بعد از انتخابات 88 احمدی نژاد را در صف اصلاح طلبان ببینیم.
نظر شما چیه؟