قول داده بودم در مورد آماده باش بنویسم ولی چون قسمت نشد بریم آماده باش دیگه دوستان از خوندن یه سری اتفاقات خنده دار محروم شدند! یه چیزای جسته گریخته دارم که میگم براتون:
- اول بگم که اینا نمی دونم از کجا اومدند و من که تا حالا تو ناجا ندیدمشون! معلوم نیست کجا هستن که در چنین روزهایی آفتابی می شن!نکنه این خانومهایی که هر روز در چادرپیچیده میان و میرن همینان؟
- در مورد باخت ایران به مکزیک که اصلا حرفی ندارم ):
- در مسابقه دوستانه ای که برای پیش بینی مسابقات جام جهانی برگزار کردیم، همچنان باید دستم رو بزنم زیر چونه ام و منتظر باشم ببینم کی پیش بینی یاد میگیرم (اصلا منظورم شانس نیستا!!)
- خرداد ماه به این گرمی، خدا مرداد ماه رو بخیر کنه! چون هر روز بین راه محل خدمت تا محل کار تو لباس برزنتی ناجا دم می کشم.




میگما شده مدتها منتظر یه چیزی باشید و کلی براش برنامه ریزی کنید؟
حالا بعد از این همه شوق و ذوق، شده که یه دفه یه اتفاق غیر منتظره بیفته و همه چی خراب بشه؟
من که همین چند روز پیش یکیش برام رخ داد
کلی بازی های تیم ملی رو تعقیب کن، حرص وجوش بخور که تیم ملی به زور بره جام جهانی، یه سال اخبار جام جهانی، قرعه کشی مسابقات، اسامی دعوت شدگان به تیم ملی و غیره رو دنبال کن، آخرش چی؟ یکی دو روز قبل از بازیهای جام جهانی یه خبر دست اول مثل ماهی تابه می خوره تو صورتت!! اونم اینکه بروبچ نیروی انتظامی باید روز بازیهای ایران آماده باش باشند! یعنی اینکه همه اون چند سال انتظار کشک! باید موقع بازی تو یه دخمه بشینی تا بازی تموم بشه بعد باتوم بدست بیای خیابون وایسی ببینی مردم چه جوری دارن می رقصن - چون اصولا ماموران نیروی انتظامی در این جور موارد هیچ غلطی نمی تونن بکنن - بعدشم ساعت 3 نصفه شب راه بیفتی بری خونه تا بازی بعدی همین آش و همین کاسه
البته جای بسی امیدواری و تشکر داره، چون میگن در یه قسمتی از دستور آماده باش اومده که پرسنل باید بازی رو حتما ببینن و بعد برن سر پست! من که شک دارم به سربازا جایی برای تماشای فوتبال اختصاص بدن
شما هم جای این سربازای بیچاره بودید حتما آرزو می کردید ایران همه بازیها رو ببازه تا نیازی به متر کردن خیابونا بعد از مسابقه نباشه
در مورد اتفاقاتی که در این آماده باشها میفته حتما می نویسم چون باید خیلی مضحک و خنده دار باشه