این روزا کافیه که تلویزیونتون رو روشن کنید، یه کانال رو به صورت تصادفی انتخاب بفرمایید تا خبری راجع به یه سانحه دلخراش دیگه تو این مملکت رو بشنوید. این دوتا در همین چند روز گذشته اتفاق افتادند:
29 کشته در سانحه هواپیما
29 کشته در سانحه اتوبوس
جالبه که تو هر دو مورد 29 نفر کشته شدند. از این قضیه میشه چندتا چیز نتیجه گرفت:
- راننده اتوبوسهای ما یه پا خلبانند
- هواپیماهای ما بیشتر اتوبوسند تا هواپیما
- واسه خودکشی حتما لازم نیست پول بلیط هواپیما بدین، با اتوبوس هم میشه این کارو کرد. فقط اون یه کم با کلاس تره
- از به هم چسبیدن قطعات بنجول هواپیماهای خارجی، یه هواپیما تولید میشه که موقع سقوط کمتر از 100 درصد کشته میده
- تحریم ها هیچ تاثیری روی ملت ما نداره فقط ممکنه هر از چندگاهی بمیرن، اونم زود خوب میشه
- وجه تسمیه AirBus رو هم فهمیدیم
آقای مهندس اونی که سقوط کرده توپولف بوده نه AirBus
مثل اینکه رسم شده که همیشه اصل قضیه رو بی خیال بشیم و بچسبیم به فرع قضیه. این مسئله تقریبا توی کل زندگیمون داره دیده میشه از مسائل دنیوی گرفته تا اخروی. این دوست عزیزمون هم که نوشته "مهندس اونی که سقوط کرده توپولف بوده نه ایرباس" هم از این قاعده مستثنی نیست. میخواستم بهش بگم به بی خیال مو شو یک ذره به پیچش مو توجه کن.