آقا ما یه روز شنبه، رژه - این امر حیاتی در کار ناجا - رو به خوبی اجرا نکردیم! البته اغلب، همین کارو میکردیم و اون آقایی که رژه رو می دید، درسته که تشویق نمیکرد و گروهان رو مفتخر به دریافت "خیلی خوب" نمیفرمودند ولی تنبیه هم نداشتیم؛ تا اینکه یکی از زیردستان همون آقا که اون روز خاص، رژه ما رو دیده بود، به قول خودش از رژه ما شرمش اومده بود!- البته ایشون مثل اینکه تا حالا همش صبحگاهها رو دودر مینمودند والا زودتر از اینها شرمشون میگرفت! - به همین خاطر دستور فرمودند که زین پس به جای واژه غریب و نامانوس "صبحگاه، فقط شنبه ها" بگوییم "همه روزه صبحگاه"! حالا هی بگید که مطلب قبلی (هر دم از این باغ بری می رسد)رو با غرض و مرض نوشتی! تا بوده همین بوده ...