من اعتراض دارم. من اعتراض دارم به اين نحوه انتخاب شدن نمايندگان. من اعتراض دارم و نمي توانم نگويم. من اعتراض دارم به خريدن راي مردم با شام و ناهار و مرغ و چلوکباب و ساندويچ. من اعتراض دارم به پيش خريد راي طايفه ها با پرداخت وجه نقد به سران آنها. من اعتراض دارم به نمايندگاني که ثبت نام مي کنند به صرف اينکه پولي گرفته و به نفع کسي کنار بروند. من اعتراض دارم به توزيع برنج و روغن و ... براي کسب راي.
من بيش از همه به مردمي که آراي خود را به پشيزي مي فروشند اعتراض دارم.
من به قانون انتخاباتي که اجازه چنين خرید و فروشهایی را مي دهد اعتراض دارم.
من اعتراض دارم ولي کو گوش شنوا؟ يادم نبود آن نيمچه گوش شنوا را هم در يکي از همين دست انتخاباتها کنديم و انداختيم دور.