سيزده بدر امسال را متفاوت از تمام سالها در پاي کوه الوند گذرانديم. حيف که دوربين ديجيتال را در سفري به کنار دريا از دست داده بودم و الا خاطرات اين سيزده بدجوري نياز به ثبت داشتند. در نگاه اول به آن طبيعت سرما زده، اصلا تصور اينکه سيزده امسال در مقايسه با سالهاي گذشته به يکي از خوشترين آنها تبديل خواهد شد محال مي نمود. از بازي سنتي الک دولک گرفته تا واليبال از نوع صحرايي هر کدام لذت وصف ناشدني داشتند؛ اما سرسره بازي روي برفهاي دامنه الوند چيز ديگري بود.
سرسره بازي نه به مدل پيست ديزين با آن چوبهاي اسکي گرانقيمت و يا تيوب بادکرده بلکه روي تکه پلاستيکي که سوارش مي شديم و با سرعت سر مي خورديم پايين و بعد بدو بدو برمیگشتیم بالا و دوباره از اول.
در يکي از همين سرخوردنها که به اتفاق همسر انجام داديم چيزي نمانده بود پاي هر دويمان بشکند. من که پايم هنگام ترمز کردن در برف گير کرد و به شدت پيچ خورد. در مورد خانم همسر هم که پس از ترمز کردن ما، خواهرزاده ايشان در حال سر خوردن با سرعت کوبيدند به پاي خاله جانشان و بدین ترتیب هردو از ادامه سرسره بازی محروم شدیم.
اما اين اتفاقات هم چيزي از لذتهاي آن برف و سرسره بازي کم نکرد و مقرر گرديد که سال دگر سيزده بدر باز هم همانجا برگزار شود.